روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد. شمس به خانه‌ی مولانا رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟ مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب‌خوار هستی؟! شمس پاسخ داد: بلی. مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!! ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن. ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟! ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند. سرمایه‌دار خسیس و قصاب بخشنده
این متن با اوضاع الآنِ‌مان کاملا هم‌خوانی دارد!
داستانی بسیار آموزنده از شمس و مولانا
مولانا ,شمس ,شراب ,ـ ,پرسید ,مهیا ,برای من ,از این ,من شراب ,مهیا کن ,شراب مهیا
درباره این سایت